آخر  ↓↓↓  وسط


 (اين، اعلام) بيزارى از سوى خدا و پيامبر او، به كسانى از مشركان است كه با آنها عهد بسته‏ايد!(1)
با اين حال، چهار ماه (مهلت داريد كه آزادانه) در زمين سير كنيد (و هر جا مى‏خواهيد برويد، و بينديشيد)! و بدانيد شما نمى‏توانيد خدا را ناتوان سازيد، (و از قدرت او فرار كنيد! و بدانيد) خداوند خواركننده كافران است! (2)
و اين، اعلامى است از ناحيه خدا و پيامبرش به (عموم) مردم در روز حج اكبر ( روز عيد قربان) كه: خداوند و پيامبرش از مشركان بيزارند! با اين حال، اگر توبه كنيد، براى شما بهتر است! و اگر سرپيچى نماييد، بدانيد شما نمى‏توانيد خدا را ناتوان سازيد (و از قلمرو قدرتش خارج شويد)! و كافران را به مجازات دردناك بشارت ده! (3)
مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد، و چيزى از آن را در حق شما فروگذار نكردند، و احدى را بر ضد شما تقويت ننمودند; پيمان آنها را تا پايان مدتشان محترم بشمريد; زيرا خداوند پرهيزگاران را دوست دارد! (4)
(اما) وقتى ماه‏هاى حرام پايان گرفت، مشركان را هر جا يافتيد به قتل برسانيد; و آنها را اسير سازيد; و محاصره كنيد; و در هر كمينگاه، بر سر راه آنها بنشينيد! هرگاه توبه كنند، و نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، آنها را رها سازيد; زيرا خداوند آمرزنده و مهربان است! (5)
و اگر يكى از مشركان از تو پناهندگى بخواهد، به او پناه ده تا سخن خدا را بشنود (و در آن بينديشد)! سپس او را به محل امنش برسان، چرا كه آنها گروهى ناآگاهند! (6)
چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند)؟! مگر كسانى كه نزد مسجد الحرام با آنان پيمان بستيد; (و پيمان خود را محترم شمردند;) تا زمانى كه در برابر شما وفادار باشند، شما نيز وفادارى كنيد، كه خداوند پرهیزکاران را دوست دارد! (7)
چگونه (پيمان مشركان ارزش دارد)، در حالى كه اگر بر شما غالب شوند، نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى‏كنند، و نه پيمان را؟! شما را با زبان خود خشنود مى‏كنند، ولى دلهايشان ابا دارد; و بيشتر آنها فرمانبردار نيستند! (8)
آنها آيات خدا را به بهاى كمى فروختند; و (مردم را) از راه او باز داشتند; آنها اعمال بدى انجام مى‏دادند! (9)
(نه تنها درباره شما،) درباره هيچ فرد باايمانى رعايت خويشاوندى و پيمان را نمى‏كنند; و آنها همان تجاوز كارانند! (10)
(ولى) اگر توبه كنند، نماز را برپا دارند، و زكات را بپردازند، برادر دينى شما هستند;و ما آيات خود را براى گروهى كه مى‏دانند (و مى‏انديشند)، شرح مى‏دهيم! (11)
و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند، و آيين شما را مورد طعن قرار دهند، با پيشوايان كفر پيكار كنيد; چرا كه آنها پيمانى ندارند; شايد (با شدت عمل) دست بردارند! (12)
آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند، و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند، پيكار نمى‏كنيد؟ ! در حالى كه آنها نخستين بار (پيكار با شما را) آغاز كردند; آيا از آنها مى‏ترسيد؟! با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد، اگر مؤمن هستيد! (13)
با آنها پيكار كنيد، كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مى‏كند; و آنان را رسوا مى‏سازد; و سينه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد(; و بر قلب آنها مرهم مى‏نهد) (14)
و خشم دلهاى آنان را از ميان مى‏برد! و خدا توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏پذيرد; و خداوند دانا و حكيم است. (15)
آيا گمان كرديد كه (به حال خود) رها مى‏شويد در حالى كه هنوز كسانى كه از شما جهاد كردند، و غير از خدا و رسولش و مؤمنان را محرم اسرار خويش انتخاب ننمودند، (از ديگران) مشخص نشده‏اند؟! (بايد آزمون شويد; و صفوف از هم جدا گردد;) و خداوند به آنچه عمل مى‏كنيد، آگاه است! (16)
مشركان حق ندارند مساجد خدا را آباد كنند در حالى كه به كفر خويش گواهى مى‏دهند! آنها اعمالشان نابود (و بى‏ارزش) شده; و در آتش (دوزخ)، جاودانه خواهند ماند! (17)
مساجد خدا را تنها كسى آباد مى‏كند كه ايمان به خدا و روز قيامت آورده، و نماز را برپا دارد، و زكات را بپردازد، و جز از خدا نترسد; اميد است چنين گروهى از هدايت‏يافتگان باشند. (18)
آيا سيراب كردن حجاج، و آباد ساختن مسجد الحرام را، همانند (عمل) كسى قرار داديد كه به خدا و روز قيامت ايمان آورده، و در راه او جهاد كرده است؟!(اين دو،) نزد خدا مساوى نيستند! و خداوند گروه ظالمان را هدايت نمى‏كند! (19)
آنها كه ايمان آوردند، و هجرت كردند، و با اموال و جانهايشان در راه خدا جهاد نمودند، مقامشان نزد خدا برتر است; و آنها پيروز و رستگارند! (20)
پروردگارشان آنها را به رحمتى از ناحيه خود، و رضايت (خويش)، و باغهايى از بهشت بشارت مى‏دهد كه در آن، نعمتهاى جاودانه دارند; (21)
همواره و تا ابد در اين باغها (و در ميان اين نعمتها) خواهند بود; زيرا پاداش عظيم نزد خداوند است! (22)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! هرگاه پدران و برادران شما، كفر را بر ايمان ترجيح دهند، آنها را ولى (و يار و ياور و تكيه‏گاه) خود قرار ندهيد! و كسانى از شما كه آنان را ولى خود قرار دهند، ستمگرند! (23)
بگو: «اگر پدران و فرزندان و برادران و همسران و طايفه شما، و اموالى كه به دست آورده‏ايد، و تجارتى كه از كساد شدنش مى‏ترسيد، و خانه هائى كه به آن علاقه داريد، در نظرتان از خداوند و پيامبرش و جهاد در راهش محبوبتر است، در انتظار باشيد كه خداوند عذابش را بر شما نازل كند; و خداوند جمعيت نافرمانبردار را هدايت نمى‏كند! (24)
خداوند شما را در جاهاى زيادى يارى كرد (و بر دشمن پيروز شديد); و در روز حنين (نيز يارى نمود); در آن هنگام كه فزونى جمعيتتان شما را مغرور ساخت، ولى (اين فزونى جمعيت) هيچ به دردتان نخورد و زمين با همه وسعتش بر شما تنگ شده; سپس پشت (به دشمن) كرده، فرار نموديد! (25)
سپس خداوند «سكينه‏» خود را بر پيامبرش و بر مؤمنان نازل كرد; و لشكرهايى فرستاد كه شما نمى‏ديديد; و كافران را مجازات كرد; و اين است جزاى كافران! (26)
سپس خداوند -بعد از آن- توبه هر كس را بخواهد (و شايسته بداند)، مى‏پذيرد; و خداوند آمرزنده و مهربان است. (27)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! مشركان ناپاكند; پس نبايد بعد از امسال، نزديك مسجد الحرام شوند! و اگر از فقر مى‏ترسيد، خداوند هرگاه بخواهد، شما را به كرمش بى‏نياز مى‏سازد; (و از راه ديگر جبران مى‏كند;) خداوند دانا و حكيم است. (28)
با كسانى از اهل كتاب كه نه به خدا، و نه به روز جزا ايمان دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحريم كرده حرام مى‏شمرند، و نه آيين حق را مى‏پذيرند، پيكار كنيد تا زمانى كه با خضوع و تسليم، جزيه را به دست خود بپردازند! (29)
يهود گفتند: «عزير پسر خداست!» و نصارى گفتند: «مسيح پسر خداست!» اين سخنى است كه با زبان خود مى‏گويند، كه همانند گفتار كافران پيشين است; خدا آنان را بكشد، چگونه از حق انحراف مى‏يابند؟! (30)
(آنها) دانشمندان و راهبان خويش را معبودهايى در برابر خدا قرار دادند، و (همچنين) مسيح فرزند مريم را; در حالى كه دستور نداشتند جز خداوند يكتائى را كه معبودى جز او نيست، بپرستند، او پاك و منزه است از آنچه همتايش قرار مى‏دهند! (31)
آنها مى‏خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش كنند; ولى خدا جز اين نمى‏خواهد كه نور خود را كامل كند، هر چند كافران ناخشنود باشند! (32)
او كسى است كه رسولش را با هدايت و آيين حق فرستاد، تا آن را بر همه آيين‏ها غالب گرداند، هر چند مشركان كراهت داشته باشند! (33)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! بسيارى از دانشمندان (اهل كتاب) و راهبان، اموال مردم را بباطل مى‏خورند، و (آنان را) از راه خدا بازمى‏دارند! و كسانى كه طلا و نقره را گنجينه (و ذخيره و پنهان) مى‏سازند، و در راه خدا انفاق نمى‏كنند، به مجازات دردناكى بشارت ده! (34)
در آن روز كه آن را در آتش جهنم، گرم و سوزان كرده، و با آن صورتها و پهلوها و پشتهايشان را داغ مى‏كنند; (و به آنها مى‏گويند): اين همان چيزى است كه براى خود اندوختيد (و گنجينه ساختيد)! پس بچشيد چيزى را كه براى خود مى‏اندوختيد! (35)
تعداد ماه‏ها نزد خداوند در كتاب الهى، از آن روز كه آسمانها و زمين را آفريده، دوازده ماه است; كه چهار ماه از آن، ماه حرام است; (و جنگ در آن ممنوع مى‏باشد.) اين، آيين ثابت و پابرجا(ى الهى) است! بنابر اين، در اين ماه‏ها به خود ستم نكنيد (و از هرگونه خونريزى بپرهيزيد)! و (به هنگام نبرد) با مشركان، دسته جمعى پيكار كنيد، همان گونه كه آنها دسته جمعى با شما پيكار مى‏كنند; و بدانيد خداوند با پرهيزگاران است! (36)
نسى‏ء ( جا به جا كردن و تاخير ماه‏هاى حرام)، افزايشى در كفر (مشركان)است; كه با آن، كافران گمراه مى‏شوند; يك سال، آن را حلال، و سال ديگر آن را حرام مى كنند، تا به مقدار ماه‏هايى كه خداوند تحريم كرده بشود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تكميل گردد); و به اين ترتيب، آنچه را خدا حرام كرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زيبا جلوه داده شده; و خداوند جمعيت كافران را هدايت نمى‏كند! (37)
اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد! چرا هنگامى كه به شما گفته مى‏شود: «به سوى جهاد در راه خدا حركت كنيد!» بر زمين سنگينى مى‏كنيد (و سستى به خرج مى‏دهيد)؟! آيا به زندگى دنيا به جاى آخرت راضى شده‏ايد؟! با اينكه متاع زندگى دنيا، در برابر آخرت، جز اندكى نيست! (38)
اگر (به سوى ميدان جهاد) حركت نكنيد، شما را مجازات دردناكى مى‏كند، و گروه ديگرى غير از شما را به جاى شما قرارمى‏دهد; و هيچ زيانى به او نمى‏رسانيد; و خداوند بر هر چيزى تواناست! (39)
اگر او را يارى نكنيد، خداوند او را يارى كرد; (و در مشكلترين ساعات، او را تنها نگذاشت;) آن هنگام كه كافران او را (از مكه) بيرون كردند، در حالى كه دومين نفر بود (و يك نفر بيشتر همراه نداشت); در آن هنگام كه آن دو در غار بودند، و او به همراه خود مى‏گفت: «غم مخور، خدا با ماست!» در اين موقع، خداوند سكينه (و آرامش) خود را بر او فرستاد; و با لشكرهايى كه مشاهده نمى‏كرديد، او را تقويت نمود; و گفتار (و هدف) كافران را پايين قرار داد، (و آنها را با شكست مواجه ساخت;) و سخن خدا (و آيين او)، بالا (و پيروز)است; و خداوند عزيز و حكيم است! (40)
(همگى به سوى ميدان جهاد) حركت كنيد; سبكبار باشيد يا سنگين بار! و با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد نماييد; اين براى شما بهتر است اگر بدانيد! (41)
(اما گروهى از آنها، چنانند كه) اگر غنايمى نزديك (و در دسترس)، و سفرى آسان باشد، (به طمع دنيا) از تو پيروى مى‏كنند; ولى (اكنون كه براى ميدان تبوك،) راه بر آنها دور (و پر مشقت) است، (سرباز مى‏زنند;) و بزودى به خدا سوگند ياد مى‏كنند كه: «اگر توانايى داشتيم، همراه شما حركت مى‏كرديم!» (آنها با اين اعمال و اين دروغها، در واقع) خود را هلاك مى‏كنند; و خداوند مى‏داند آنها دروغگو هستند! (42)
خداوند تو را بخشيد; چرا پيش از آنكه راستگويان و دروغگويان را بشناسى، به آنها اجازه دادى؟! (خوب بود صبر مى‏كردى، تا هر دو گروه خود را نشان دهند!) (43)
آنها كه به خدا و روز جزا ايمان دارند، هيچ گاه براى ترك جهاد (در راه خدا) با اموال و جانهايشان، از تو اجازه نمى‏گيرند; و خداوند پرهيزگاران را مى‏شناسد. (44)
تنها كسانى از تو اجازه (اين كار را) مى‏گيرند كه به خدا و روز جزا ايمان ندارند، و دلهايشان با شك و ترديد آميخته است; آنها در ترديد خود سرگردانند. (45)
اگر آنها (راست مى‏گفتند، و) اراده داشتند كه (بسوى ميدان جهاد) خارج شوند، وسيله‏اى براى آن فراهم مى‏ساختند! ولى خدا از حركت آنها كراهت داشت; از اين رو (توفيقش را از آنان سلب كرد; و) آنها را (از جهاد) باز داشت; و به آنان گفته شد: «با «قاعدين‏» ( كودكان و پيران و بيماران) بنشينيد!» (46)
اگر آنها همراه شما (بسوى ميدان جهاد) خارج مى‏شدند، جز اضطراب و ترديد، چيزى بر شما نمى‏افزودند; و بسرعت در بين شما به فتنه‏انگيزى (و ايجاد تفرقه و نفاق) مى‏پرداختند; و در ميان شما، افرادى (سست و ضعيف) هستند كه به سخنان آنها كاملا گوش فرامى‏دهند; و خداوند، ظالمان را مى‏شناسد. (47)
آنها پيش از اين (نيز) در پى فتنه‏انگيزى بودند، و كارها را بر تو دگرگون ساختند (و به هم ريختند); تا آن كه حق فرا رسيد، و فرمان خدا آشكار گشت (و پيروز شديد)، در حالى كه آنها كراهت داشتند. (48)
بعضى از آنها مى‏گويند: «به ما اجازه ده (تا در جهاد شركت نكنيم)، و ما را به گناه نيفكن‏»! آگاه باشيد آنها (هم اكنون) در گناه سقوط كرده‏اند; و جهنم، كافران را احاطه كرده است! (49)
هرگاه نيكى به تو رسد، آنها را ناراحت مى‏كند; و اگر مصيبتى به تو رسد، مى‏گويند: «ما تصميم خود را از پيش گرفته‏ايم.» و بازمى‏گردند در حالى كه خوشحالند! (50)
بگو: «هيچ حادثه‏اى براى ما رخ نمى‏دهد، مگر آنچه خداوند براى ما نوشته و مقرر داشته است; او مولا (و سرپرست) ماست; و مؤمنان بايد تنها بر خدا توكل كنند!» (51)
بگو: «آيا درباره ما، جز يكى از دو نيكى را انتظار داريد؟!(: يا پيروزى يا شهادت) ولى ما انتظار داريم كه خداوند، عذابى از سوى خودش (در آن جهان) به شما برساند، يا (در اين جهان) به دست ما (مجازات شويد) اكنون كه چنين است، شما انتظار بكشيد، ما هم با شما انتظار مى‏كشيم!» (52)
بگو: «انفاق كنيد; خواه از روى ميل باشد يا اكراه، هرگز از شما پذيرفته نمى‏شود; چرا كه شما قوم فاسقى بوديد!» (53)
هيچ چيز مانع قبول انفاقهاى آنها نشد، جز اينكه آنها به خدا و پيامبرش كافر شدند، و نماز بجا نمى‏آورند جز با كسالت، و انفاق نمى‏كنند مگر با كراهت! (54)
و (فزونى) اموال و اولاد آنها، تو را در شگفتى فرو نبرد; خدا مى‏خواهد آنان را به وسيله آن، در زندگى دنيا عذاب كند، و در حال كفر بميرند! (55)
آنها به خدا سوگند مى‏خورند كه از شما هستند، در حالى كه از شما نيستند; ولى آنها گروهى هستند كه مى‏ترسند (و به خاطر ترس از فاش شدن اسرارشان دروغ مى‏گويند)! (56)
اگر پناهگاه يا غارها يا راهى در زير زمين بيابند، بسوى آن حركت مى‏كنند، و با سرعت و شتاب فرار مى‏كنند. (57)
و در ميان آنها كسانى هستند كه در (تقسيم) غنايم به تو خرده ميگيرند; اگر از آن (غنايم، سهمى) به آنها داده شود، راضى مى‏شوند; و اگر داده نشود، خشم مى‏گيرند (;خواه حق آنها باشد يا نه)! (58)
(در حالى كه) اگر به آنچه خدا و پيامبرش به آنان داده راضى باشند، و بگويند: «خداوند براى ما كافى است! و بزودى خدا و رسولش، از فضل خود به ما مى‏بخشند; ما تنها رضاى او را مى‏طلبيم. » (براى آنها بهتر است)! (59)
زكاتها مخصوص فقرا و مساكين و كاركنانى است كه براى (جمع آورى) آن زحمت مى‏كشند، و كسانى كه براى جلب محبتشان اقدام مى‏شود، و براى (آزادى) بردگان، و (اداى دين) بدهكاران، و در راه (تقويت آيين) خدا، و واماندگان در راه; اين، يك فريضه (مهم) الهى است; و خداوند دانا و حكيم است! (60)
از آنها كسانى هستند كه پيامبر را آزار مى‏دهند و مى‏گويند: «او آدم خوش‏باورى است!» بگو: «خوش‏باور بودن او به نفع شماست! (ولى بدانيد) او به خدا ايمان دارد; و (تنها) مؤمنان را تصديق مى‏كند; و رحمت است براى كسانى از شما كه ايمان آورده‏اند!» و آنها كه رسول خدا را آزار مى‏دهند، عذاب دردناكى دارند! (61)
آنها براى شما به خدا سوگند ياد مى‏كنند، تا شما را راضى سازند; در حالى كه شايسته‏تر اين است كه خدا و رسولش را راضى كنند، اگر ايمان دارند! (62)
آيا نمى‏دانند هر كس با خدا و رسولش دشمنى كند، براى او آتش دوزخ است; جاودانه در آن مى‏ماند؟! اين، همان رسوايى بزرگ است! (63)
منافقان از آن بيم دارند كه سوره‏اى بر ضد آنان نازل گردد، و به آنها از اسرار درون قلبشان خبر دهد. بگو: «استهزا كنيد! خداوند، آنچه را از آن بيم داريد، آشكار مى‏سازد!» (64)
و اگر از آنها بپرسى(: «چرا اين اعمال خلاف را انجام داديد؟!»)، مى‏گويند: «ما بازى و شوخى مى‏كرديم!» بگو:« آيا خدا و آيات او و پيامبرش را مسخره مى‏كرديد؟!» (65)

 

ادامه
سوره التوبه - 66 تا 129

 

↑↑↑