آخر  ↓↓↓  وسط


به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
يس. (1)
سوگند به قرآن حكيم. (2)
كه تو قطعا از رسولان (خداوند) هستى، (3)
بر راهى راست (قرار دارى); (4)
اين قرآنى است كه از سوى خداوند عزيز و رحيم نازل شده است (5)
تا قومى را بيم دهى كه پدرانشان انذار نشدند، از اين رو آنان غافلند! (6)
فرمان (الهى) درباره بيشتر آنها تحقق يافته، به همين جهت ايمان نمى‏آورند! (7)
ما در گردنهاى آنان غلهايى قرار داديم كه تا چانه‏ها ادامه دارد و سرهاى آنان را به بالا نگاه داشته است! (8)
و در پيش روى آنان سدى قرار داديم، و در پشت سرشان سدى; و چشمانشان را پوشانده‏ايم، لذا نمى‏بينند! (9)
براى آنان يكسان است: چه انذارشان كنى يا نكنى، ايمان نمى‏آورند! (10)
تو فقط كسى را انذار مى‏كنى كه از اين يادآورى (الهى) پيروى كند و از خداوند رحمان در نهان بترسد; چنين كسى را به آمرزش و پاداشى پرارزش بشارت ده! (11)
به يقين ما مردگان را زنده مى‏كنيم و آنچه را از پيش فرستاده‏اند و تمام آثار آنها را مى نويسيم; و همه چيز را در كتاب آشكار كننده‏اى برشمرده‏ايم! (12)
و براى آنها، اصحاب قريه (انطاكيه) را مثال بزن هنگامى كه فرستادگان خدا به سوى آنان آمدند; (13)
هنگامى كه دو نفر از رسولان را بسوى آنها فرستاديم، اما آنان رسولان (ما) را تكذيب كردند; پس براى تقويت آن دو، شخص سومى فرستاديم، آنها همگى گفتند: «ما فرستادگان (خدا) به سوى شما هستيم!» (14)
اما آنان (در جواب) گفتند: «شما جز بشرى همانند ما نيستيد، و خداوند رحمان چيزى نازل نكرده، شما فقط دروغ مى‏گوييد!» (15)
(رسولان ما) گفتند: «پروردگار ما آگاه است كه ما قطعا فرستادگان (او) به سوى شما هستيم، (16)
و بر عهده ما چيزى جز ابلاغ آشكار نيست!» (17)
آنان گفتند: «ما شما را به فال بد گرفته‏ايم (و وجود شما را شوم مى‏دانيم)، و اگر (از اين سخنان) دست برنداريد شما را سنگسار خواهيم كرد و شكنجه دردناكى از ما به شما خواهد رسيد! (18)
(رسولان) گفتند: «شومى شما از خودتان است اگر درست بينديشيد، بلكه شما گروهى اسرافكاريد!» (19)
و مردى (با ايمان) از دورترين نقطه شهر با شتاب فرا رسيد، گفت: «اى قوم من! از فرستادگان (خدا) پيروى كنيد! (20)
از كسانى پيروى كنيد كه از شما مزدى نمى‏خواهند و خود هدايت يافته‏اند! (21)
من چرا كسى را پرستش نكنم كه مرا آفريده، و همگى به سوى او بازگشت داده مى‏شويد؟! (22)
آيا غير از او معبودانى را انتخاب كنم كه اگر خداوند رحمان بخواهد زيانى به من برساند، شفاعت آنها كمترين فايده‏اى براى من ندارد و مرا (از مجازات او) نجات نخواهند داد! (23)
اگر چنين كنم، من در گمراهى آشكارى خواهم بود! (24)
(به همين دليل) من به پروردگارتان ايمان آوردم; پس به سخنان من گوش فرا دهيد!» (25)
(سرانجام او را شهيد كردند و) به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى كاش قوم من مى‏دانستند... (26)
كه پروردگارم مرا آمرزيده و از گرامى‏داشتگان قرار داده است!» (27)

( جزء بیست و سوم )

و ما بعد از او بر قومش هيچ لشكرى از آسمان نفرستاديم، و هرگز سنت ما بر اين نبود; (28)
(بلكه) فقط يك صيحه آسمانى بود، ناگهان همگى خاموش شدند! (29)
افسوس بر اين بندگان كه هيچ پيامبرى براى هدايت آنان نيامد مگر اينكه او را استهزا مى‏كردند! (30)
آيا نديدند چقدر از اقوام پيش از آنان را (بخاطر گناهانشان) هلاك كرديم، آنها هرگز به سوى ايشان بازنمى‏گردند (و زنده نمى‏شوند)! (31)
و همه آنان (روز قيامت) نزد ما احضار مى‏شوند! (32)
زمين مرده براى آنها آيتى است، ما آن را زنده كرديم و دانه‏هاى (غذايى) از آن خارج ساختيم كه از آن مى‏خورند; (33)
و در آن باغهايى از نخلها و انگورها قرار داديم و چشمه‏هايى از آن جارى ساختيم، (34)
تا از ميوه آن بخورند در حالى كه دست آنان هيچ دخالتى در ساختن آن نداشته است! آيا شكر خدا را بجا نمى‏آورند؟! (35)
منزه است كسى كه تمام زوجها را آفريد، از آنچه زمين مى‏روياند، و از خودشان، و از آنچه نمى‏دانند! (36)
شب (نيز) براى آنها نشانه‏اى است (از عظمت خدا); ما روز را از آن برمى‏گيريم، ناگهان تاريكى آنان را فرا مى‏گيرد! (37)
و خورشيد (نيز براى آنها آيتى است) كه پيوسته بسوى قرارگاهش در حركت است; اين تقدير خداوند قادر و داناست. (38)
و براى ماه منزلگاه‏هايى قرار داديم، (و هنگامى كه اين منازل را طى كرد) سرانجام بصورت شاخه كهنه قوسى شكل و زرد رنگ خرما» در مى‏آيد. (39)
نه خورشيد را سزاست كه به ماه رسد، و نه شب بر روز پيشى مى‏گيرد; و هر كدام در مسير خود شناورند. (40)
نشانه‏اى (ديگر از عظمت پروردگار) براى آنان است كه ما فرزندانشان را در كشتيهايى پر (از وسايل و بارها) حمل كرديم. (41)
و براى آنها مركبهاى ديگرى همانند آن آفريديم. (42)
و اگر بخواهيم آنها را غرق مى‏كنيم بطورى كه نه فريادرسى داشته باشند و نه نجات داده شوند! (43)
مگر اينكه رحمت ما شامل حال آنان شود، و تا زمان معينى از اين زندگى بهره گيرند! (44)
و هرگاه به آنها گفته شود: «از آنچه پيش رو و پشت سر شماست ( از عذابهاى الهى) بترسيد تا مشمول رحمت الهى شويد!» (اعتنا نمى‏كنند). (45)
و هيچ آيه‏اى از آيات پروردگارشان براى آنها نمى‏آيد مگر اينكه از آن روى‏گردان مى شوند. (46)
و هنگامى كه به آنان گفته شود: «از آنچه خدا به شما روزى كرده انفاق كنيد!»، كافران به مؤمنان مى‏گويند: «آيا ما كسى را اطعام كنيم كه اگر خدا مى‏خواست او را اطعام مى‏كرد؟! (پس خدا خواسته است او گرسنه باشد)، شما فقط در گمراهى آشكاريد»! (47)
آنها مى‏گويند: «اگر راست مى‏گوييد، اين وعده (قيامت) كى خواهد بود؟! (48)
(اما)جز اين انتظار نمى‏كشند كه يك صيحه عظيم (آسمانى) آنها را فراگيرد، در حالى كه مشغول جدال (در امور دنيا) هستند. (49)
(چنان غافلگير مى‏شوند كه حتى) نمى‏توانند وصيتى كنند يا به سوى خانواده خود بازگردند! (50)
(بار ديگر) در «صور» دميده مى‏شود، ناگهان آنها از قبرها، شتابان به سوى (دادگاه) پروردگارشان مى‏روند! (51)
مى‏گويند: «اى واى بر ما! چه كسى ما را از خوابگاهمان برانگيخت؟! (آرى) اين همان است كه خداوند رحمان وعده داده، و فرستادگان (او) راست گفتند!» (52)
صيحه واحدى بيش نيست، (فريادى عظيم برمى‏خيزد) ناگهان همگى نزد ما احضار مى‏شوند! (53)
(و به آنها گفته مى‏شود:) امروز به هيچ كس ذره‏اى ستم نمى‏شود، و جز آنچه را عمل مى‏كرديد جزا داده نمى‏شويد! (54)
بهشتيان، امروز به نعمتهاى خدا مشغول و مسرورند. (55)
آنها و همسرانشان در سايه‏هاى (قصرها و درختان بهشتى) بر تختها تكيه زده‏اند. (56)
براى آنها در بهشت ميوه بسيار لذت‏بخشى است، و هر چه بخواهند در اختيار آنان خواهد بود! (57)
بر آنها سلام (و درود الهى) است; اين سخنى است از سوى پروردگارى مهربان! (58)
(و به آنها مى‏گويند:) جدا شويد امروز اى گنهكاران! (59)
آيا با شما عهد نكردم اى فرزندان آدم كه شيطان را نپرستيد، كه او براى شما دشمن آشكارى است؟! (60)
و اينكه مرا بپرستيد كه راه مستقيم اين است؟! (61)
او گروه زيادى از شما را گمراه كرد، آيا انديشه نكرديد؟! (62)
اين همان دوزخى است كه به شما وعده داده مى‏شد! (63)
امروز وارد آن شويد و به خاطر كفرى كه داشتيد به آتش آن بسوزيد! (64)
امروز بر دهانشان مهر مى‏نهيم، و دستهايشان با ما سخن مى‏گويند و پاهايشان كارهايى را كه انجام مى‏دادند شهادت مى‏دهند! (65)
و اگر بخواهيم چشمانشان را محو كنيم; سپس براى عبور از راه، مى‏خواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، اما چگونه مى‏توانند ببينند؟! (66)
و اگر بخواهيم آنها را در جاى خود مسخ مى‏كنيم (و به مجسمه‏هايى بى‏روح مبدل مى‏سازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند! (67)
هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونه‏اش مى‏كنيم (و به ناتوانى كودكى باز مى‏گردانيم) ; آيا انديشه نمى‏كنند؟! (68)
ما هرگز شعر به او ( پيامبر) نياموختيم، و شايسته او نيست (شاعر باشد); اين (كتاب آسمانى) فقط ذكر و قرآن مبين است! (69)
تا افرادى را كه زنده‏اند بيم دهد (و بر كافران اتمام حجت شود) و فرمان عذاب بر آنان مسلم گردد! (70)
آيا نديدند كه‏از آنچه با قدرت خود به عمل آورده‏ايم چهارپايانى براى آنان آفريديم كه آنان مالك آن هستند؟! (71)
و آنها را رام ايشان ساختيم، هم مركب آنان از آن است و هم از آن تغذيه مى‏كنند; (72)
و براى آنان بهره‏هاى ديگرى در آن (حيوانات) است و نوشيدنيهائى گوارا; آيا با اين حال شكرگزارى نمى‏كنند؟! (73)
آنان غير از خدا معبودانى براى خويش برگزيدند به اين اميد كه يارى شوند! (74)
ولى آنها قادر به يارى ايشان نيستند، و اين (عبادت‏كنندگان در قيامت) لشكرى براى آنها خواهند بود كه در آتش دوزخ احضار مى‏شوند! (75)
پس سخنانشان تو را غمگين نسازد، ما آنچه را پنهان مى‏دارند و آنچه را آشكار مى‏كنند مى‏دانيم! (76)
آيا انسان نمى‏داند كه ما او را از نطفه‏اى بى‏ارزش آفريديم؟! و او (چنان صاحب قدرت و شعور و نطق شد كه) به مخاصمه آشكار (با ما) برخاست! (77)
و براى ما مثالى زد و آفرينش خود را فراموش كرد و گفت: «چه كسى اين استخوانها را زنده مى‏كند در حالى كه پوسيده است؟!» (78)
بگو: «همان كسى آن را زنده مى‏كند كه نخستين بار آن را آفريد; و او به هر مخلوقى داناست! (79)
همان كسى كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد و شما بوسيله آن، آتش مى‏افروزيد!» (80)
آيا كسى كه آسمانها و زمين را آفريد، نمى‏تواند همانند آنان ( انسانهاى خاك شده) را بيافريند؟ ! آرى (مى‏تواند)، و او آفريدگار داناست! (81)
فرمان او چنين است كه هرگاه چيزى را اراده كند، تنها به آن مى‏گويد: «موجود باش!»، آن نيز بى‏درنگ موجود مى‏شود! (82)
پس منزه است خداوندى كه مالكيت و حاكميت همه چيز در دست اوست; و شما را به سوى او بازمى‏گردانند! (83)

 

سوره بعدی
سوره الصافات
سوره بعدی بترتیب نزول
سوره الفرقان

 

↑↑↑