اولین سوره مدنی
به نام خداوند بخشنده بخشايشگر
الم (بزرگ است خداوندى كه اين كتاب عظيم را، از حروف ساده الفبا به وجود آورده).
(1)
آن كتاب با عظمتى است كه شك در آن راه ندارد; و مايه هدايت پرهيزكاران است. (2)
(پرهيزكاران) كسانى هستند كه به غيب (آنچه از حس پوشيده و پنهان است) ايمان
مىآورند; و نماز را برپا مىدارند; و از تمام نعمتها و مواهبى كه به آنان روزى
دادهايم، انفاق مىكنند. (3)
و آنان كه به آنچه بر تو نازل شده، و آنچه پيش از تو (بر پيامبران پيشين) نازل
گرديده، ايمان مىآورند; و به رستاخيز يقين دارند. (4)
آنان بر طريق هدايت پروردگارشانند; و آنان رستگارانند. (5)
كسانى كه كافر شدند، براى آنان تفاوت نمىكند كه آنان را (از عذاب الهى) بترسانى يا
نترسانى; ايمان نخواهند آورد. (6)
خدا بر دلها و گوشهاى آنان مهر نهاده; و بر چشمهايشان پردهاى افكنده شده; و عذاب
بزرگى در انتظار آنهاست. (7)
گروهى از مردم كسانى هستند كه مىگويند: «به خدا و روز رستاخيز ايمان آوردهايم.»
در حالى كه ايمان ندارند. (8)
مىخواهند خدا و مؤمنان را فريب دهند; در حالى كه جز خودشان را فريب نمىدهند;
(اما) نمىفهمند. (9)
در دلهاى آنان يك نوع بيمارى است; خداوند بر بيمارى آنان افزوده; و به خاطر
دروغهايى كه ميگفتند، عذاب دردناكى در انتظار آنهاست. (10)
و هنگامى كه به آنان گفته شود: «در زمين فساد نكنيد» مىگويند: «ما فقط
اصلاحكنندهايم ! (11)
آگاه باشيد! اينها همان مفسدانند; ولى نمىفهمند. (12)
و هنگامى كه به آنان گفته شود: «همانند (ساير) مردم ايمان بياوريد!» مىگويند: «آيا
همچون ابلهان ايمان بياوريم؟!» بدانيد اينها همان ابلهانند ولى نمىدانند! (13)
و هنگامى كه افراد باايمان را ملاقات مىكنند، و مىگويند: «ما ايمان آوردهايم!»
(ولى) هنگامى كه با شيطانهاى خود خلوت مىكنند، مىگويند: «ما با شمائيم! ما فقط
(آنها را) مسخره مىكنيم!» (14)
خداوند آنان را استهزا مىكند; و آنها را در طغيانشان نگه مىدارد، تا سرگردان
شوند. (15)
آنان كسانى هستند كه «هدايت» را به «گمراهى» فروختهاند; و (اين) تجارت آنها سودى
نداده; و هدايت نيافتهاند. (16)
آنان ( منافقان) همانند كسى هستند كه آتشى افروخته (تا در بيابان تاريك، راه خود را
پيدا كند)، ولى هنگامى كه آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانى مىفرستد و)
آن را خاموش مىكند; و در تاريكيهاى وحشتناكى كه چشم كار نمىكند، آنها را رها
مىسازد. (17)
آنها كران، گنگها و كورانند; لذا (از راه خطا) بازنمىگردند! (18)
يا همچون بارانى از آسمان، كه در شب تاريك همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر
رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهاى خود مىگذارند; تا صداى
صاعقه را نشنوند. و خداوند به كافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند). (19)
(روشنائى خيره كننده) برق، نزديك است چشمانشان را بربايد. هر زمان كه (برق جستن
مىكند، و صفحه بيابان را) براى آنها روشن مىسازد، (چند گامى) در پرتو آن راه
مىروند; و چون خاموش مىشود، توقف مىكنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را
از بين مىبرد; چرا كه خداوند بر هر چيز تواناست. (20)
اى مردم! پروردگار خود را پرستش كنيد; آن كس كه شما، و كسانى را كه پيش از شما
بودند آفريد، تا پرهيزكار شويد. (21)
آن كس كه زمين را بستر شما، و آسمان ( جو زمين) را همچون سقفى بالاى سر شما قرار
داد; و از آسمان آبى فرو فرستاد; و به وسيله آن، ميوهها را پرورش داد; تا روزى شما
باشد.بنابر اين، براى خدا همتايانى قرار ندهيد، در حالى كه مىدانيد (هيچ يك از
آنها، نه شما را آفريدهاند، و نه شما را روزى مىدهند). (22)
و اگر در باره آنچه بر بنده خود ( پيامبر) نازل كردهايم شك و ترديد داريد ،( دست
كم) يك سوره همانند آن بياوريد; و گواهان خود را - غير خدا - براى اين كار، فرا
خوانيد اگر راست مىگوييد! (23)
پس اگر چنين نكنيد - كه هرگز نخواهيد كرد - از آتشى بترسيد كه هيزم آن، بدنهاى مردم
(گنهكار) و سنگها ( بتها) است، و براى كافران، آماده شده است! (24)
به كسانى كه ايمان آورده، و كارهاى شايسته انجام دادهاند، بشارت ده كه باغهايى از
بهشت براى آنهاست كه نهرها از زير درختانش جاريست. هر زمان كه ميوهاى از آن، به
آنان داده شود، مىگويند: «اين همان است كه قبلا به ما روزى داده شده بود.(ولى
اينها چقدر از آنها بهتر و عاليتر است.)» و ميوههايى كه براى آنها آورده مىشود،
همه (از نظر خوبى و زيبايى) يكسانند. و براى آنان همسرانى پاك و پاكيزه است، و
جاودانه در آن خواهند بود. (25)
خداوند از اين كه (به موجودات ظاهرا كوچكى مانند) پشه، و حتى كمتر از آن، مثال بزند
شرم نمىكند. (در اين ميان) آنان كه ايمان آوردهاند، مىدانند كه آن، حقيقتى است
از طرف پروردگارشان; و اما آنها كه راه كفر را پيمودهاند، (اين موضوع را بهانه
كرده) مىگويند: «منظور خداوند از اين مثل چه بوده است؟!» (آرى،) خدا جمع زيادى را
با آن گمراه، و گروه بسيارى را هدايت مىكند; ولى تنها فاسقان را با آن گمراه
مىسازد! (26)
فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را، پس از محكم ساختن آن، ميشكنند; و پيوندهايى را
كه خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روى زمين فساد ميكنند; اينها
زيانكارانند. (27)
چگونه به خداوند كافر مىشويد؟! در حالى كه شما مردگان (و اجسام بىروحى) بوديد ، و
او شما را زنده كرد; سپس شما را مىميراند; و بار ديگر شما را زنده مىكند; سپس به
سوى او بازگردانده مىشويد.(بنابر اين، نه حيات و زندگى شما از شماست، و نه مرگتان;
آنچه داريد از خداست). (28)
او خدايى است كه همه آنچه را (از نعمتها) در زمين وجود دارد، براى شما آفريد; سپس
به آسمان پرداخت; و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود; و او به هر چيز آگاه است.
(29)
(به خاطر بياور) هنگامى را كه پروردگارت به فرشتگان گفت: «من در روى زمين، جانشينى
( نمايندهاى) قرار خواهم داد.» فرشتگان گفتند: «پروردگارا! »آيا كسى را در آن قرار
مىدهى كه فساد و خونريزى كند؟! (زيرا موجودات زمينى ديگر، كه قبل از اين آدم وجود
داشتند نيز، به فساد و خونريزى آلوده شدند. اگر هدف از آفرينش اين انسان، عبادت
است،) ما تسبيح و حمد تو را بجا مىآوريم، و تو را تقديس مىكنيم.» پروردگار فرمود:
«من حقايقى را مىدانم كه شما نمىدانيد.» (30)
سپس علم اسماء ( علم اسرار آفرينش و نامگذارى موجودات) را همگى به آدم آموخت. بعد
آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مىگوييد، اسامى اينها را به من
خبر دهيد!(31)
فرشتگان عرض كردند: «منزهى تو! ما چيزى جز آنچه به ما تعليم دادهاى، نمىدانيم; تو
دانا و حكيمى.» (32)
فرمود: «اى آدم! آنان را از اسامى (و اسرار) اين موجودات آگاه كن.» هنگامى كه آنان
را آگاه كرد، خداوند فرمود: «آيا به شما نگفتم كه من، غيب آسمانها و زمين را
ميدانم؟! و نيز ميدانم آنچه را شما آشكار ميكنيد، و آنچه را پنهان ميداشتيد!» (33)
و (ياد كن) هنگامى را كه به فرشتگان گفتيم: «براى آدم سجده و خضوع كنيد!» همگى سجده
كردند; جز ابليس كه سر باز زد، و تكبر ورزيد، (و به خاطر نافرمانى و تكبرش) از
كافران شد. (34)
و گفتيم: «اى آدم! تو با همسرت در بهشت سكونت كن; و از (نعمتهاى) آن، از هر جا
مىخواهيد، گوارا بخوريد; (اما) نزديك اين درخت نشويد; كه از ستمگران خواهيد شد.
(35)
پس شيطان موجب لغزش آنها از بهشت شد; و آنان را از آنچه در آن بودند، بيرون كرد. و
(در اين هنگام) به آنها گفتيم: «همگى (به زمين) فرود آييد! در حالى كه بعضى دشمن
ديگرى خواهيد بود. و براى شما در زمين، تا مدت معينى قرارگاه و وسيله بهره بردارى
خواهد بود.» (36)
سپس آدم از پروردگارش كلماتى دريافت داشت; (و با آنها توبه كرد.) و خداوند توبه او
را پذيرفت; چرا كه خداوند توبهپذير و مهربان است. (37)
گفتيم: «همگى از آن، فرود آييد! هرگاه هدايتى از طرف من براى شما آمد، كسانى كه از
آن پيروى كنند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين شوند.» (38)
و كسانى كه كافر شدند، و آيات ما را دروغ پنداشتند اهل دوزخند; و هميشه در آن
خواهند بود. (39)
اى فرزندان اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به ياد آوريد! و به پيمانى
كه با من بستهايد وفا كنيد، تا من نيز به پيمان شما وفا كنم.( و در راه انجام
وظيفه، و عمل به پيمانها) تنها از من بترسيد! (40)
و به آنچه نازل كردهام ( قرآن) ايمان بياوريد! كه نشانههاى آن، با آنچه در
كتابهاى شماست، مطابقت دارد; و نخستين كافر به آن نباشيد! و آيات مرا به بهاى
ناچيزى نفروشيد! (و به خاطر درآمد مختصرى، نشانههاى قرآن و پيامبر اسلام را، كه در
كتب شما موجود است، پنهان نكنيد!) و تنها از من (و مخالفت دستورهايم) بترسيد (نه از
مردم)! (41)
و حق را با باطل نياميزيد! و حقيقت را با اينكه مىدانيد كتمان نكنيد! (42)
و نماز را بپا داريد، و زكات را بپردازيد، و همراه ركوع كنندگان ركوع كنيد (و نماز
را با جماعت بگزاريد)! (43)
آيا مردم را به نيكى (و ايمان به پيامبرى كه صفات او آشكارا در تورات آمده) دعوت
مىكنيد، اما خودتان را فراموش مىنماييد; با اينكه شما كتاب (آسمانى) را
مىخوانيد! آيا نمىانديشيد؟! (44)
از صبر و نماز يارى جوئيد; (و با استقامت و مهار هوسهاى درونى و توجه به پروردگار ،
نيرو بگيريد;) و اين كار، جز براى خاشعان، گران است. (45)
آنها كسانى هستند كه مىدانند ديداركننده پروردگار خويشند، و به سوى اوبازمىگردند.
(46)
اى بنى اسرائيل! نعمتهايى را كه به شما ارزانى داشتم به خاطر بياوريد; و (نيز به
ياد آوريد كه) من، شما را بر جهانيان، برترى بخشيدم. (47)
و از آن روز بترسيد كه كسى مجازات ديگرى را نمىپذيرد و نه از او شفاعت پذيرفته
مىشود; و نه غرامت از او قبول خواهد شد; و نه يارى مىشوند. (48)
و (نيز به ياد آوريد) آن زمان كه شما را از چنگال فرعونيان رهايى بخشيديم; كه
همواره شما را به بدترين صورت آزار مىدادند: پسران شما را سر مىبريدند; و زنان
شما را (براى كنيزى) زنده نگه مىداشتند. و در اينها، آزمايش بزرگى از طرف
پروردگارتان براى شما بود. (49)
و (به خاطر بياوريد) هنگامى را كه دريا را براى شما شكافتيم; و شما را نجات داديم;
و فرعونيان را غرق ساختيم; در حالى كه شما تماشا مىكرديد. (50)
و (به ياد آوريد) هنگامى را كه با موسى چهل شب وعده گذارديم; (و او، براى گرفتن
فرمانهاى الهى، به ميعادگاه آمد;) سپس شما گوساله را بعد از او (معبود خود) انتخاب
نموديد; در حالى كه ستمكار بوديد. (51)
سپس شما را بعد از آن بخشيديم; شايد شكر (اين نعمت را) بجا آوريد. (52)
و (نيز به خاطر آوريد) هنگامى را كه به موسى، كتاب و وسيله تشخيص (حق از باطل) را
داديم; تا هدايت شويد. (53)
و زمانى را كه موسى به قوم خود گفت: «اى قوم من! شما با انتخاب گوساله (براى پرستش)
به خود ستم كرديد! پس توبه كنيد; و به سوى خالق خود باز گرديد! و خود را (يكديگر
را) به قتل برسانيد! اين كار، براى شما در پيشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس
خداوند توبه شما را پذيرفت; زيرا كه او توبهپذير و رحيم است. (54)
و (نيز به ياد آوريد) هنگامى را كه گفتيد: «اى موسى! ما هرگز به تو ايمان نخواهيم
آورد; مگر اينكه خدا را آشكارا (با چشم خود) ببينيم!» پس صاعقه شما را گرفت; در
حالى كه تماشا مىكرديد. (55)
سپس شما را پس از مرگتان، حيات بخشيديم; شايد شكر (نعمت او را) بجا آوريد. (56)
و ابر را بر شما سايبان قرار داديم; و «من» ( شيره مخصوص و لذيذ درختان ) و
«سلوى» ( مرغان مخصوص شبيه كبوتر) را بر شما فرستاديم; (و گفتيم:) «از نعمتهاى
پاكيزهاى كه به شما روزى دادهايم بخوريد!» (ولى شما كفران كرديد!) آنها به ما ستم
نكردند; بلكه به خود ستم مىنمودند. (57)
و (به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيم: «در اين شهر ( بيت المقدس) وارد شويد! و از
نعمتهاى فراوان آن، هر چه مىخواهيد بخوريد! و از در (معبد بيت المقدس) با خضوع و
خشوع وارد گرديد! و بگوييد: «خداوندا! گناهان ما را بريز!» تا خطاهاى شما را
ببخشيم; و به نيكوكاران پاداش بيشترى خواهيم داد.» (58)
اما افراد ستمگر، اين سخن را كه به آنها گفته شده بود، تغيير دادند; (و به جاى آن،
جمله استهزاآميزى گفتند;) لذا بر ستمگران، در برابر اين نافرمانى ، عذابى از آسمان
فرستاديم. (59)
و (به ياد آوريد) زمانى را كه موسى براى قوم خويش، آب طلبيد، به او دستور داديم:
«عصاى خود را بر آن سنگ مخصوص بزن!» ناگاه دوازده چشمه آب از آن جوشيد; آنگونه كه
هر يك (از طوايف دوازدهگانه بنى اسرائيل)، چشمه مخصوص خود را مىشناختند! (و
گفتيم:) «از روزيهاى الهى بخوريد و بياشاميد! و در زمين فساد نكنيد!» (60)
و (نيز به خاطر بياوريد) زمانى را كه گفتيد: «اى موسى! هرگز حاضر نيستيم به يك نوع
غذا اكتفا كنيم! از خداى خود بخواه كه از آنچه زمين مىروياند، از سبزيجات و خيار و
سير و عدس و پيازش، براى ما فراهم سازد.» موسى گفت: «آيا غذاى پستتر را به جاى
غذاى بهتر انتخاب مىكنيد؟! (اكنون كه چنين است، بكوشيد از اين بيابان) در شهرى
فرود آئيد; زيرا هر چه خواستيد، در آنجا براى شما هست.» و (مهر) ذلت و نياز، بر
پيشانى آنها زده شد; و باز گرفتار خشم خدائى شدند ; چرا كه آنان نسبت به آيات الهى،
كفر مىورزيدند; و پيامبران را به ناحق مىكشتند. اينها به خاطر آن بود كه گناهكار
و متجاوز بودند. (61)
كسانى كه (به پيامبر اسلام) ايمان آوردهاند، و كسانى كه به آئين يهود گرويدند و
نصارى و صابئان ( پيروان يحيى) هر گاه به خدا و روز رستاخيز ايمان آورند ، و عمل
صالح انجام دهند، پاداششان نزد پروردگارشان مسلم است; و هيچگونه ترس و اندوهى براى
آنها نيست. (هر كدام از پيروان اديان الهى، كه در عصر و زمان خود، بر طبق وظايف و
فرمان دين عمل كردهاند، ماجور و رستگارند.) (62)
و (به ياد آوريد) زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم; و كوه طور را بالاى سر شما قرار
داديم; (و به شما گفتيم:) «آنچه را (از آيات و دستورهاى خداوند) به شما دادهايم،
با قدرت بگيريد; و آنچه را در آن است به ياد داشته باشيد (و به آن عمل كنيد); شايد
پرهيزكار شويد!» (63)
سپس شما پس از اين، روگردان شديد; و اگر فضل و رحمت خداوند بر شما نبود، از
زيانكاران بوديد. (64)
به طور قطع از حال كسانى از شما، كه در روز شنبه نافرمانى و گناه كردند، آگاه
شدهايد! ما به آنها گفتيم: «به صورت بوزينههايى طردشده درآييد!» (65)
ما اين كيفر را درس عبرتى براى مردم آن زمان و نسلهاى بعد از آنان، و پند و اندرزى
براى پرهيزكاران قرار داديم. (66)
و (به ياد آوريد) هنگامى را كه موسى به قوم خود گفت: «خداوند به شما دستور مىدهد
مادهگاوى را ذبح كنيد (و قطعهاى از بدن آن را به مقتولى كه قاتل او شناخته نشده
بزنيد، تا زنده شود و قاتل خويش را معرفى كند; و غوغا خاموش گردد.)» گفتند: «آيا ما
را مسخره مىكنى؟» (موسى) گفت: «به خدا پناه مىبرم از اينكه از جاهلان باشم!» (67)
گفتند: «(پس) از خداى خود بخواه كه براى ما روشن كند اين مادهگاو چگونه مادهگاوى
باشد؟ گفت: خداوند مىفرمايد: «مادهگاوى است كه نه پير و از كار افتاده
باشد، و نه بكر و جوان; بلكه ميان اين دو باشد. آنچه به شما دستور داده شده، (هر چه
زودتر) انجام دهيد.» (68)
گفتند: «از پروردگار خود بخواه كه براى ما روشن سازد رنگ آن چگونه باشد؟ « گفت:
خداوند مىگويد: «گاوى باشد زرد يكدست،كه رنگ آن، بينندگان را شاد و مسرور سازد.»
(69)
گفتند: «از خدايت بخواه براى ما روشن كند كه چگونه گاوى بايد باشد؟ زيرا اين گاو
براى ما مبهم شده! و اگر خدا بخواهد ما هدايت خواهيم شد!» (70)
ادامه سوره بقره -71 تا 127